مرگ دختر معتاد در پاتوق معتادان
در بسیاری از جرائمی که روی میدهد، پای مواد مخدر در میان است. بسیاری از مجرمان بعد از اعتیاد به مصرف مواد مخدر برای تأمین هزینه مواد دست به ارتکاب سرقت میزنند و پس از طرد شدن از خانواده و جامعه به بزهکارانی باسوابق گوناگون تبدیل میشوند. فقر فرهنگی و خانوادگی، بیکاری و تن پروری و همنشینی با دوستان ناباب و مواردی از این دست سبب شده تا همچنان شاهد شکلگیری پروندههای تکراری در دستگاه قضایی باشیم. متهمانی که به زودی در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه میشوند، در جریان خرید و فروش مواد دست به قتل دختر جوانی زدهاند.
به گزارش خبرنگار ما، خرداد ماه سال 90 زنی به پلیس خبر داد که خودروی پیکانش سرقت شده است. بعد از ثبت اظهارات شاکی، مشخصات خودرو در سامانه خودروهای سرقت شده ثبت شد تا اینکه چند روز بعد، شوهر این زن که در حال عبور از خیابان اسکندری جنوبی بود با دیدن خودروی همسرش که کنار خیابان رها شده بود به پلیس خبر داد. مأموران هم در محل حاضر شدند اما بعد از اینکه در صندوق عقب خودرو را گشودند، با جسد زن جوانی مواجه شدند. بنابراین پروندهای با موضوع قتل تشکیل شد و تیم جنایی هم در محل حاضر شدند. بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی، مالک پیکان مورد تحقیق قرار گرفت. او توضیح داد: وقتی ماشینم سرقت شد به پلیس خبر دادم و مدارک آن هم موجود است. جسدی را که در ماشینم پیدا شده، نمیشناسم و از ماجرا هم خبر ندارم.
مأموران پلیس سپس به بررسی فیلم دوربینهای کنترل ترافیک پرداختند و بعد از ساعتها بررسی متوجه شدند سه مرد به همراه یک زن جوان خودرو را به این محل منتقل کردهاند. مأموران سپس به جستوجوی متهمان پرداختند و سرانجام متوجه شدند همه آنها از مجرمان سابقهدار هستند که چند بار بازداشت شده بودند. اولین متهمی که مأموران او را بازداشت کردند، شخصی به نام آیدا بود. او در بازجوییها ماجرای قتل را توضیح داد و گفت: مقتول زن 23سالهای به نام لیدا بود که موادفروشی میکرد. امیر او را سوار ماشین کرد و به خانه آورد تا چند روز پیش ما باشد، اما بعد به دست امیر، مهدی، صادق و جمشید کشته شد. بعد هم جسدش را داخل صندوق عقب پیکان مسروقه گذاشتند. مأموران سپس دست به تحقیقات گستردهای زدند و سرانجام توانستند همه متهمان را دستگیر کنند. مأموران در بررسی گوشی یکی از متهمان فیلمی پیدا کردند که نشان میداد آنها در حال شکنجه کردن لیدا هستند.
در نخستین گام از امیر تحقیق شد. او گفت: جمشید از مدتها قبل با لیدا بر سر خرید و فروش شیشه اختلاف داشت. لیدا در منطقه آریاشهر موادفروشی میکرد. جمشید میگفت لیدا چندبار از او پول گرفته اما به او مواد نرسانده است. جمشید از من خواست به دنبال لیدا بروم و او را به خانه بیاورم. من هم قبول کردم. با پیکانی که سرقت کرده بودیم به جایی که لیدا مواد فروشی میکرد، رفتیم. خواستم همراه ما به خانه بیاید تا چند روز با هم باشیم. او هم قبول کرد.
متهم ادامه داد: وقتی به خانه آمدیم، جمشید از همان اول شروع به شکنجه کردن او کرد و ما هم به او کمک کردیم.
بعد از آن مأموران از جمشید تحقیق کردند. او قبول کرد که لیدا را شکنجه کرده است و توضیح داد: میخواستم از او پول بگیرم اما میگفت حاضر نیست پول مواد را بدهد تا اینکه بیهوش شد. چند روز که گذشت، فهمیدم فوت شده است. بعد جسد را داخل گونی و عقب سواری پیکان گذاشتیم و آن را کنار خیابان رها کردیم. متهم ادامه داد: دختر دیگری هم به نام سپیده با ما بود که نقشی در قتل نداشت. او برای ما ماشین سرقت میکرد و بعد از سرقت پیکان یک سواری پراید برایمان سرقت کرد.
بعد از آن مأموران، خانواده لیدا را شناسایی کردند. پدر او گفت: از کارهایی که دخترم میکرد ناراحت بودم. مدتی قبل از حادثه از شوهرش طلاق گرفت. دختر کوچکی داشت که ما از او نگهداری میکردیم. از متهمان شکایت دارم و خواستهام نیز قصاص آنها است. بعد از انجام تحقیقات شش متهم صحنه قتل را بازسازی کردند و قرار مجرمیت برای آنها به اتهام مشارکت در قتل صادر شد. سپیده نیز به اتهام سرقت دو خودرو مجرم شناخته و پرونده برای رسیدگی به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
- ۹۲/۰۴/۱۵