حوزه مقاومت بسیج عاشورا شهرستان بهشهر

حوزه مقاومت بسیج عاشورا شهرستان بهشهر

سانه‌ و فیس‌بوک ابزار لابی یهود برای شستشوی مغزی مردم


(بسم الله الرحمن الرحیم)

پایگاه تحلیلی آمریکایی « وترنز تودی»، در مقاله‌ای به قلم «مایک استاتیز»، می‌نویسد: دیگر زمان آن رسیده است که مردم آمریکا به خاطر منافع شخصی و جمعی خود در مقابل مافیای یهودی بایستند. وی با اشاره به استفاده این قدرت از ابزار رسانه‌ای برای شستشوی مغزی آمریکایی‌ها، به خصوص نسل جوان، خاطر نشان کرد که بیشتر برنامه‌های تلویزیونی و اینترنتی آمریکا هدفی مشترک را دنبال می‌کنند و آن هم چیزی نیست جز ایجاد رعب و وحشت، امیدواری، انحراف از مشکلات اصلی، آشفتگی و حرص و آز در بین مردم این کشور. ‌

* خودشیفتگان در پی راهی برای ارضای نیازشان به توجه هستند

 آشفته بازار رسانه‌های جمعی از خیلی جهات شبیه برنامه‌های نه چندان جذاب تلویزیونی است؛ برنامه‌هایی که زندگی افرادی خودشیفته و مبتلا به اختلال‌های روانی را به تصویر می‌کشد، افرادی که در به در به دنبال توجه می‌گردند. آنها اجازه می‌دهند که دوربین تلویزیون به زندگی خصوصی‌شان پای بگذارد، تنها به این امید که شاید شهرتی کسب کنند.

* اما شاید کنایه‌آمیزترین جنبه این برنامه‌ها: بیشترشان از روی متن اجرا می‌شوند

فرقی ندارد که «شبکه آموزش» را تماشا کنید یا «شبکه تاریخ» و «شبکه زندگینامه»، چرا که همه جا با برنامه‌هایی روبرو خواهید شد که تنها وقت شما را تلف می‌کنند؛ یا دارند مشکلات افرادی را نشان می‌دهند که دچار بیماری چاقی هستند و می‌خواهند لاغر شوند، یا در صدد رفع مشکلات رفتاری و یا هزاران معضل دیگرشان هستند. در برنامه‌های دیگرشان هم چند کم‌عقل و بی‌اعتقاد را جلوی دوربین به جان هم می‌اندازند.

* انحراف و فساد در لباس تجمل‌گرایی

 بیشتر این برنامه‌ها تنها با هدف ترویج انحراف و فساد در جامعه ساخته می‌شوند. راهشان هم پرزرق و برق نشان دادن اسباب غرور، آز، بی‌قیدی و وحشی‌گری انسان‌هاست، کاری که تنها «هالیوودی‌های» همجنس‌باز، معتاد و انسان‌های مجنون دیگر می‌توانند انجام دهند.

* برخی مربیان سلامت تلویزیون خود به مشاور نیاز دارند

هالیوود به خاطر آن دسته از مخاطبان غیرعادی خود که به دنبال درمان مجانی بیماریشان هستند به عرصه سلامت روانی هم پای گذاشته است و برنامه‌هایی را به نمایش می‌گذارد که در آنها یک عده مربی سلامت و نیروهای قلابی را که خودشان بیشتر به مربی سلامت نیاز دارند، به چهره‌های تلویزیونی تبدیل می‌کند.

* «اپرا وینفری» که رسانه‌ها او را «ملکه کلام» می‌دانند، باعث مطرح شدن نام بسیاری از این چهره‌های قلابی است

 خیلی از این تبه‌کاران تنها با یک باز ظاهر شدن در برنامه «اپرا وینفری» ره صد ساله برای دستیابی به شهرت را یک شبه طی می‌کردند. آنها در ادامه راهشان ده‌ها کتاب بی‌فایده هم نوشته‌اند که توصیه‌های اقتصادی وحشتناکی برای خواننده خود دارند. جنسی که آنها به مردم می‌فروشند حرص و آز است ولی در لباس دست نیافتنی‌هایی چون پول، عشق و خوشبختی. حتی برخی از آنها برای خود برنامه تلویزیونی ترتیب داده‌اند و مطالب به‌دردنخوری را تحویل مردم می‌دهند که از کسی جز عناصر «هالیوود» انتظار نمی‌رود.

* ساده‌لوحانی که با طناب این شیادان به چاه مرگ شتافتند

میلیون‌ها ساده‌لوح هم هستند که گول این شیادان را خورده‌اند و صدها میلیون دلار به جیب آنها ریخته‌اند. حداقل هر کدام این افرادی که با برنامه «اپرا» برای خود اسم و رسمی بدست آورده‌اند، مسئول مرگ چند تنی هستند که با توصیه‌های آنها کارشان به مرگ کشیده شده است. چند سال پیش، «جیمز آرتور ری» که خود را «جنگجوی روحانی» می‌خواند، پس از شهرتی که به دنبال شرکت در برنامه «اپرا» در بین اصحاب رسانه کسب کرد، در نقطه‌ای نزدیک شهر «سدونا» واقع در ایالت «آریزونا» یک مرکز تشکیل داد. وی در یکی از برنامه‌های خود، شرکت‌کنندگان را وادار کرد که برای رسیدن به «آمادگی ذهنی» به مدت دو ساعت در یک «سونای سنتی» بنشینند. نتیجه کاری «ری» این بود: دو تن از این افراد جان سپردند و چندین نفر دیگر هم راهی بیمارستان شدند. اگر به وبگاه «ری» سری بزنید خودتان می‌بینید که رسانه‌ها تا چه اندازه باعث ترویج فعالیت‌هایش شده‌اند.

* اپرا هیچگاه اظهار پشیمانی نکرد

اگرچه «اپرا» طی تمام این سال‌ها باعث شروع و ترویج فعالیت‌های چنین شیادانی شده است، هیچ‌گاه مسئولیت زیان‌هایی را که این افراد به مردم زده‌اند بر عهده نگرفته است. علاوه بر این، حتی تا کنون هیچ‌گونه انتقادی جدی هم از وی نشده است که در ساختن برنامه از این افراد با دقت عمل نکرده است. در عوض همواره او را به عنوان کسی که خدماتی شایان به جامعه خود عرضه کرده است، ستایش کرده‌اند.

* دشمنی اپرا با مردم آمریکا رودرروست

«اپرا» بیشتر از این که به جامعه خدمت کرده باشد، فاجعه‌ای عظیم برای مردم به ارمغان آورده است. به یاد داشته باشید که درآمد «اپرا» از طریق تبلیغات و توافق‌نامه‌ها تأمین می‌شود؛ بدین معنا که وی متعلق به بخش اداری آمریکاست و برای دشمن مردم این کشور کار می‌کند.

* اهداف برنامه‌های تلویزیونی در عمل تغییر می‌کند

فرقی ندارد که برنامه مبتلایان به چاقی عاشق لاغر شدن را می‌بینید یا زنان جذاب ولی کم‌خردی را که حاضرند جلوی چشم میلیون‌ها بیننده شخصیت خود را نادیده بگیرند؛ همه این برنامه‌ها بر روی یک مسئله تمرکز یافته‌اند: جنبه‌های تیره و منفی شرکت‌کنندگان در برنامه. به نظر من آنها در پی یافتن راهی هستند که از طریق آن بیننده در مورد زندگی شخصی خود احساس بهتری بدست آورد، اما به نظر می‌آید که نتیجه کاملا عکس این بوده است. در بسیاری از موارد، این گردن‌کلفتان، هرزه‌ها و طبقه وازده جامعه، ستاره تلقی می‌شوند.

* پیام همه شبکه‌های تلویزیونی آمریکا مشترک است

بیشتر بخش جدی برنامه‌های تلویزیونی را برای شستشوی ذهن سیاسی و اجتماعی-اقتصادی افراد جامعه نگه می‌دارند. در آمریکا به این بخش «اخبار» می‌گویند. مهم نیست که چه شبکه‌ای را برای تماشای خبر انتخاب کنید. همه آنها یک پیام را به مخاطب می‌رسانند؛ همان پیامی که از رسانه‌های تحت کنترل شدید و دستکاری شده جهان اولی انتظار می‌رود. با کمال تعجب باید بگوییم که انتقال خبر در آمریکا برای ترویج موارد زیر به کار می‌رود:
 رعب و وحشت: برای ترساندن مردم از تهدید تروریست‌ها به دروغ و فریب چنگ می‌زند؛ این مسئله باعث می‌شود که ماشین جنگ آمریکا به کار خود ادامه دهد و آقایان میلیاردها دلار از مالیات دهندگان بچاپند تا ارتش و صنعت را تأمین مالی کنند.
 امیدواری: بدین منظور که مردم به خاطر اوضاع بد اقتصادی احساس بدی نداشته باشند. این اقدامات نشاط‌بخش برای این است که اعتماد مشتریان جلب شود و در نتیجه مردم جامعه نسبت به اقتصاد و آینده خود امیدوار بمانند. با این کار آنها تشویق می‌شوند که پول بیشتر خرج کنند و با این کار اوضاع اقتصادی هم رونق می‌یابد.
 آشفتگی: برای این که آنها بدون در دست داشتن رسانه‌های جمعی نمی‌دانند اوضاع اطرافشان در چه حال است. رسانه مانند یک تکیه‌گاه ذهنی است، با این حساب رسانه مطمئن است که می‌تواند از طریق تبلیغات درآمد خود را تأمین و مخاطبان خود را حفظ کند؛ مخاطبانی که کماکان می‌شود به آنها دروغ گفت.
 انحراف از موضوع اصلی: بدین منظور که مردم مشکلات اصلی خود را فراموش کنند. مخاطبانی که آنتنشان را برنامه‌های ورزشی و اخبار ستاره‌های «هالیوود» اشغال کرده است، به جای این که به فکر اوضاع جاری اقتصادی باشند، تمام حواسشان پرت «لیبرون جیمز» و «بریتنی اسپیرز» است، چون اگر واقعیت‌های اقتصاد، نظام بهداشت و سلامت و فعالیت‌های سیاسی آمریکا را دریابند، خیلی پیش‌تر از این‌ها دولتشان را مورد حمله قرار می‌دهند.
 حرص و آز: برای این که مشتریان را به خرید اجناسی وادار کنند که نیاز یا توانایی خریدشان را ندارند. این دیدگاه تنها به دست حامیان مالی رسانه‌ها عملی نمی‌شود، بلکه تبلیغات آموزشی «پوکر» و برنامه بورس اوراق بهاداری هم که توسط این شبکه‌ها و ایستگاه‌های شبیه‌شان به آنتن فرستاده می‌شود هم در این قضیه نقش دارند.

* بیداری مردم تنها تا جایی که به منافع دولت لطمه نزند

در کل می‌توان گفت که هدف رسانه بیدار کردن افکار آمریکایی‌هاست البته تا آنجا که دولت به راحتی قادر به کنترل آنها باشد. هدف دیگر رسانه آن است که با تقویت وضعیت مصرف‌گرایی، «طرح پونزی» (یا همان طرح شبه هرمی که وعده سودی کلان را در مدتی کوتاه می‌دهد) در اقتصاد را کماکان ادامه دهد. با این کار دولت می‌تواند راحت و بدون هیچ گونه درگیری، آزادی‌ها و اختیاراتی را که زمانی مردم این کشور از آن بهره می‌بردند، سلب کند و همه را در اختیار بخش اداری آمریکا، «وال‌استریت» و نظام بانکی قرار دهد.

* جنایات رسانه‌ای اهداف سیاسی دارد

سردمداران جنایات رسانه‌ای تا کنون صدها پیام دیگر به مردم فرستاده‌اند تا بتوانند مافیای یهودی را ترویج کنند. ازدواج‌های بین نژادی، چند فرهنگی، زندگی همجنس‌بازان، حرص و آز، فساد و بی‌بندوباری برای آن به میان آمده است که حواس مخاطبین را به سوی خود بکشاند، آنها را خاموش کند، روح انسان را از مسیر اصلی‌اش منحرف کند و فردیت‌گرایی را از بین ببرد.

* پیام بازرگانی در برابر میلیون‌ها دلار پول

 پیام‌های بازرگانی نقشی بسیار مهم در عالم رسانه ایفا می‌کنند، چرا که بخش زیادی از درآمد رسانه‌ها از طریق تبلیغات تأمین می‌شود. ادارات دولتی هزاران دلار به دفترهای تبلیغاتی و مراکز روابط عمومی ارسال می‌کردند تا در مقابل آنها هم پیام‌های بازرگانی بسازند؛ پیام‌هایی که از نظر احساسی و روانی مخاطب را به انجام کاری تطمیع کند. تلاش بیشتر این تبلیغات این بوده است که خواننده را متقاعد کند که دچار افسردگی یا سایر اختلالات و بیماری‌های روانی است و در مقابل به آنها داروهای معمولی و یا مکمل‌های غذایی پیشنهاد می‌کنند.

* استفاده دائم از وسایل ارتباط جمعی «چندکاره» بودن فرد را نشان نمی‌دهد

بسیاری از دیوانگان صفحه تلویزیون و نخاله‌های جامعه وقتی هم که پای تلویزیون نیستند، سر از وب‌گاه‌های رسانه جمعی در می‌آورند. اکثر اوقات هم هر دوی این کارها را با هم انجام می‌دهند؛ یعنی وقتی دارند به هم پیام می‌فرستند، یا پیامک می‌زنند، یا با گوشی هوشمند خود با کسی صحبت می‌کنند. درست است که این افراد همواره به توانایی «چندکار» بودنشان افتخار می‌کنند، اما اگر چند دقیقه از آنها بپرسید که به چه کسی پیام می‌دادند، یادشان نمی‌آید. خیلی از این افراد بنده وسیله الکترونیک خود شده‌اند. این همان چیزی است که کل ساختار اقتصادی – سیاسی جامعه می‌خواهد.

* خیلی از آمریکایی‌ها دارند تبدیل می‌شوند به معتادان تلویزیون

مطالب وب‌گاه‌های روابط اجتماعی درست مثل رسانه‌های آنتنی و چاپی زاید و بدردنخور می‌نماید. امروزه وقتی صحبت از روابط اجتماعی به میان می‌آید، معمولا همه ذهن‌ها به سوی بزرگ‌ترین پایگاه اینترنتی در حوزه روابط اجتماعی کشیده می‌شود: «فیس‌بوک»

* رسانه یا دوست الکترونیک؟

تمایل به داشتن روابط اجتماعی ریشه در منافع بی‌نظیر مکالمه و دسترسی به انسان‌های دیگر در عالم دیجیتال دارد. کاربران می‌توانند عکس، فیلم، گفتگوها را به اشتراک بگذارند، پیوندهای مقاله‌ای و نظر خود را برای هم ارسال کنند و نظرات دیگران در مورد خودشان یا مطالب دیگر دریافت کنند و بخوانند. از نظر من رسانه جمعی تبدیل شده است به یک دوست الکترونیک، حامی الکترونیک و یک مرکز تبلیغاتی الکترونیک. برخی کاربران ارتباط جمعی خود را به دوستان نزدیک و خانواده محدود می‌کنند، ولی هستند افرادی که دوست دارند با هر کسی که سلیقه‌اش با آنها یکی است ارتباط برقرار کنند. «فیس‌بوک» و سایر وب‌گاه‌های اجتماعی ادعا می‌کنند که در برقراری ارتباط نزدیک با دوستان و همکاران به مردم کمک خواهند کرد.

* «فیس‌بوک» فاصله‌ها را کم می‌کند یا زیاد؟

واقعیت آن است که این رسانه‌ها دقیقا عکس این کار را انجام می‌دهند و مردم را تشویق می‌کنند که به جای ملاقات رو در رو با یکدیگر یا مکالمه تلفنی واقعی (که البته شامل پیامک‌ها نمی‌شود)، به این راه‌های ارتباطی مختصر بسنده کنند. دیگر طرفداران «فیس‌بوک» بر این باورند که این شبکه راهی است برای پیشرفتشان در زندگی و کار و همچنین به اشتراک گذاشتن تفریحات و افکارشان با مردم دنیا یا با هرکسی که آنها انتخاب کرده‌اند.

* ارتباط «فیس‌بوک» با برنامه‌های تلویزیونی در چیست؟

برای خیلی از افراد این طور به نظر می‌رسد که هدف اصلی «فیس‌بوک» کمک به افرادی است که در پی برآوردن نیازهای خود برای جلب توجه هستند؛ البته باید دانست که این نیازها از برنامه‌های «گفتگوهای کوتاه» که به «ترش تی‌وی» (برنامه‌های تلویزیونی آشغالی) معروف هستند، نشئت می‌گیرد.

* استفاده‌های مختلف از «فیس‌بوک»

امکان دیگری که از طریق «فیس‌بوک» فراهم شده است، «روابط عاشقانه طولانی و کوتاه» است. خیلی‌های دیگر هم پیدا می‌شوند که تنها می‌خواهند وقتشان را بگذرانند.

* هدف بازی‌های «فیس‌بوک» خالی کردن جیب کاربر است

شاید کم مخاطب‌ترین بخش «فیس‌بوک» بازی‌های (به اعتقاد من) بی‌فایده رایانه‌ای است، مگر این که نوجوان باشید. هدف از طراحی این بازی‌ها صرفا تخریب ذهن افرادی است گنگ و بی‌اراده و برای به چنگ آوردن موجودی کارت اعتباری‌شان. آنها پول خرج می‌کنند تا لباس زیباتری بر قامت «آواتار» شان بپوشانند یا به مرحله بعدی یک بازی پوچ راه یابند. وقتی یک شرکت ساخت بازی‌های رایانه‌ای یک برنامه تفریحی را با ارزش ۱۰ میلیارد دلار می‌سازد، بر همگان ثابت می‌شود که کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است و قصد رسانه‌های جمعی فقط سود مالی است.

* رسانه جمعی، مسائل جنسی، دروغ، قتل و تصاویر مستهجن

 این وب‌گاه‌ها هرچه قدر هم که جذابیت داشته باشند، باز هم نمی‌توان از خطرات و مضرات استفاده از آنها چشم پوشید. در حال حاضر هم در وب‌گاه‌هایی چون فیس‌بوک و «مای اسپیس»، فعالیت‌های غیرقانونی و جنایی زیادی در حال شکل‌گیری است.

* تصاویر و فیلم‌های غیراخلاقی کاربران «فیس‌بوک» و «مای اسپیس» را می‌فروشند

پخش گسترده تصاویر مستهجن چیزی نیست که بتوان به راحتی از کنارش گذشت. حتی بخشی پرطرفدار در شبکه اینترنت یافت می‌شود که به صورت خاص تصاویر و فیلم‌های غیراخلاقی کاربران «فیس‌بوک» و «مای اسپیس» را به فروش می‌رساند.

* انحرافات اخلاقی در بین کودکان در پی استفاده از «فیس‌بوک»

 حتی در بین این تصاویر، تصویر انحرافات اخلاقی در بین کودکان هم به چشم می‌خورد. در تحقیقی که در سال ۲۰۰۸ انجام شد، حدود ۲۰ درصد از نوجوانان آمریکایی تصاویر عریان و نیمه عریان خود را به دوستانشان و به کل اعضای یکی از وب‌گاه‌ها فرستاده‌اند. پیامد چنین کاری یا زندان است یا تشکیل پرونده‌ای از فرد به نام «متجاوز جنسی» بر اساس «قانون مگان».

* الگوی بیشتر کودکان منحرف آمریکایی ستاره پرزرق و برق هالیوود است

 این رفتارهای ناپسند اجتماعی حاکی از آن است که مشکلات جدی‌تری هم از ناحیه این وب‌گاه‌ها متوجه افراد جامعه است. با این حال، نمی‌توان کودکان را به خاطر چنین رفتاری سرزنش کرد، چرا که می‌دانیم و می‌بینیم نوجوانان و هرزه‌هایی که زرق و برق هالیوود کورشان کرده است، چطور ذهن این کودکان را شستشو می‌دهند. وقتی دختری تنها به خاطر پخش عمدی فیلم مستهجنش در فضای اینترنت به پول و شهرت می‌رسد، هیچ جای تعجبی برای خانواده‌ها باقی نمی‌ماند که ببینند بچه‌هایشان دست به چنین اعمال ناپسندی می‌زنند.

* حواس خانواده‌ها کجاست؟

از آنجایی که نگاه خانواده‌ها به گونه دیگری است، پیامی که به سیستم اداری آمریکا می‌رسد تنها یک چیز است: واقعیت‌های ناپسند در مورد چهره‌های معروف جامعه امری است قابل قبول. در نتیجه بسیاری از بزرگ‌ترین خرده‌فروشان حاضرند که میلیون‌ها دلار بدهند تا از این افراد هرزه توافق‌نامه بگیرند. آیا دیگر خانواده‌ای مسئولیت‌پذیر پیدا نمی‌شود که به دنبال ممنوع کردن آن دسته مارک‌های تبلیغاتی باشد؛ مارک‌هایی که صاحبان شرکتشان از چهره‌های مشهور ولی هرزه جامعه توافق‌نامه گرفته‌اند.

آیا واقعا فکر می‌کنید فرزندتان فیلم غیراخلاقی «کیم کارداشیان» را ندیده است؟ بهتر است بیدار شوید. در نهایت می‌توان خانواده را مسئول رفتار نابهنجار کودکشان قلمداد کرد، چرا که به آنها اجازه می‌دهند که خود را در معرض این برنامه‌های بی‌مصرف تلویزیون قرار دهند. اما به خاطر برنامه‌های اغراق‌آمیز و منزجر کننده‌ای که از سوی هالیوود، فرهنگ عامه و سایر وسایل ارتباط جمعی ساخته می‌شود و هم از لحاظ اخلاقی و هم از نظر رفتاری مخرب هستند، باز هم باید خانواده‌ها را مسئول دانست، چرا که در مقابل این همه معضل اجتماعی نتوانسته‌اند به طور جمعی به پا خیزند و اعتراض کنند. واضح است که بیشتر والدین وقتشان را کمتر صرف کنترل فرزندشان می‌کنند و ترجیح می‌دهند که حواسشان را جمع حساب «فیس‌بوک» و تلفن هوشمندشان کنند.

* شستشوی مغزی جوانان راحت‌تر است

 کودکان آنچه را که در تلویزیون می‌بینند، تکرار می‌کنند، مخصوصا اگر چیزی را که می‌بینند، محبوبشان هم باشد. خطرات استفاده از اینترنت کافی است تا بدین مسئله برسیم که کار کودکان با این وب‌گاه‌های ارتباطی را باید محدود و محدودتر کرد. اما لازم نیست نفس خود را نگه دارید. یکی از مهم‌ترین اهداف رسانه‌های جمعی جوانان هستند. شستشوی مغزیشان راحت‌تر است و پول بیشتری را صرف خرید لباس، موسیقی، ابزار الکترونیک، تغذیه و نوشیدنی می‌کنند؛ البته پول خودشان که نه، پول پدر و مادرشان.

* یهودی‌ها فیلم‌های غیراخلاقی می‌سازند

در بحث خطرات استفاده کودکان از اینترنت، رسانه‌های جمعی و سایر رسانه‌ها، نمی‌توان مشکل وحشتناکی به نام استفاده بلامانع کودکان از مطالب غیراخلاقی در اینترنت را نادیده گرفت. یک دقیقه به این قضیه فکر کنید. اگر فرزندی دارید می‌دانید که خرید مجله‌های مستهجن از دکه سیگارفروشی برای فرزندتان ممکن نیست، اما آنها می‌توانند در سن ۱۵، ۱۲، ۹ یا حتی ۷ سالگی هم زننده‌ترین مسائل غیراخلاقی را در اینترنت مشاهده کنند. به نظر من یکی از نگران‌کننده‌ترین مسائل حال حاضر در جامعه همین است؛ مشکلی که برای رفعش تا کنون هیچ اقدامی صورت نگرفته است. من فکر می‌کنم که اگر شما فرزندی دارید، مهم نیست سنش چقدر باشد، و اگر مسئله فوق برایتان اهمیتی ندارد، اصلا شایستگی و صلاحیت نگهداری درست از فرزندتان را ندارید و می‌توان شما را بی‌مسئولیت خواند.

* در استفاده از سایت باید سن کاربر لحاظ شود

در نخستین روزهای بازگشایی اینترنت، «قانون ارزش‌های ارتباطی» در سال ۱۹۹۶ تمام سایت‌های غیراخلاقی در آمریکا را موظف کرد که به منظور تعیین سن کاربران، استفاده از کارت اعتباری را اجباری کند.

* لغو قوانین حفاظت کودکان در برابر خطرات اینترنت

یک سال پس از آن، این قانون حافظتی از دستور کار «اتحادیه آزادی‌های مدنی آمریکا» حذف شد. در مدت زمان کوتاهی پس از آن، به منظور حفاظت کودکان از خطرات شبکه اینترنت، «قانون حمایت از کودکان در شبکه اینترنت» در سال ۱۹۹۸ تصویب شد، اما این قانون هم چندی بعد در سال ۲۰۰۴ توسط اتحادیه مذکور لغو شد.

* مبارزه برای حفظ حقوق مردم البته تا جایی که حقوق خودش به خطر نیفتد

این اتحادیه که سازمانی یهودی-محور است، ادعا می‌کند که هدفش نبرد برای حفظ حقوق شهروندان آمریکایی است، اما نکته مهم آن که این اتحادیه تنها وقتی از آزادی شهروندان دفاع می‌کند که به نفع یهودیان و در کل مافیای یهودی باشد. در دهه‌های گذشته، موفق شد که علاوه بر مبارزه برای بازپس‌گیری حقوق همجنس‌بازان، لغو مراسم مذهبی در مدرسه و برکناری تمام چهره‌های مذهبی از دولت را از آن خود کند.

* قیمت سود فیلم‌سازان یهودی ویرانی جامعه آمریکاست

عجیب‌تر این که دسامبر هر سال یک «شمعدانی یهودی» در حیاط کاخ سفید قرار داده می‌شود. مشخص است که هدف این اتحادیه تقویت سودی است که از طریق صنعت ساخت فیلم‌های مستهجن به جیبش سرازیر می‌شود، اما به چه قیمتی؟ به قیمت ویرانی جامعه آمریکا. معلوم است که کارشان را هم خیلی خوب انجام داده‌اند. این اتحادیه درست مانند «اتحادیه ضدافترا» هر روز جامعه آمریکا را به ورطه نابودی نزدیک‌تر می‌کند.

* استفاده بچه‌ها از وب‌گاه‌های غیراخلاقی به نفع مافیای یهود است

من فکر می‌کنم که اکنون زمان خوبی برای مردم آمریکا (مخصوصا والدین) است که به این دستکاری‌ها در رسانه عمومی و شکستن حریم خصوصی افراد اعتراض کنند. کمترین کاری که می‌توانند انجام دهند این است که دسترسی فرزندشان به این گونه وب‌گاه‌ها را ممنوع کنند. اگر به بچه‌ها اجازه استفاده از این وب‌گاه‌ها داده شود، همه‌چیز در دست مافیای یهود خواهد بود.

* قانون مضحک اتحادیه ضد-افترا برای محکوم کردن آمریکایی‌ها

کمک سازمان جاسوسی اسرائیل و گروه نژادپرست «اتحادیه ضدافترا» باعث شده است که مردم آمریکا در آستانه قرار گرفتن در فهرست جنایاتی چون «قلدری در فضای مجازی» و همچنین «گفتار نژادپرستانه» باشند. همچنین اتحادیه مذکور قانونی مضحک از جرایم نژادپرستانه ترتیب داده است و سعی دارد که با آن آمریکایی‌ها را مجرم قلمداد کند.

* جرم جرم است

مهم نیست که طبق قانون در اقدام نژادپرستانه قربانی بودن سفیدپوست ناممکن است. مهم نیست که اقدام سیاه پوستان علیه سفیدپوستان شایع‌تر از اقدام سفیدپوستان علیه سیاه پوستان باشد. جرم جرم است. هیچ‌کس نمی‌تواند ذهن یک مجرم را در حین ارتکاب به جرم بخواند و بفهمد که آیا این کار را از روی خشم و تنفر انجام داده است یا خیر. در هر صورت استفاده از «خشم نژادپرستانه» برای افزایش میزان کیفرش خیلی مضحک است، چرا که جرم جرم است.
منبع: فارس

  • سربازِ گمنام
جنگ نرم چیست و چه اهدافی دارد ؟و راه‏ های مقابله ؟

تا سال 1945 میلادی غالب جنگ‏ها "جنگ سخت" بود. پس از آن با توجه به دو قطبی شدن جهان به بلوک شرق و بلوک غرب، دور جدیدی از رقابت ها میان آمریکا و شوروی سابق آغاز شد که به "جنگ سرد" مشهور شد. جنگ سرد ترکیبی از جنگ سخت و جنگ نرم بود که طی آن دو ابر قدرت در عین تهدیدهای سخت از رویارویی مستقیم با یکدیگر پرهیز می‏کردند.
 با فروپاشی شوروی در سال 1991 میلادی و پایان جنگ سرد کارشناسان بخش جنگ در ایالات متحده با استفاده از تجارب دو جنگ جهانی و دوران جنگ سرد دریافتند که می شود با هزینه کمتر و بدون دخالت مستقیم در سایر کشورها به اهداف سیاسی، اقتصادی و... دست یافت که در ادبیات سیاسی جهان به جنگ نرم شهرت یافت.


جنگ نرم


 این نوع جنگ از فروپاشی شوروی شروع و تاکنون ادامه داشته و متکی بر تهدیدات نرم و قدرت نرم فرهنگی و اجتماعی است.آمریکایی ها با استفده از این نوع جنگ تاکنون موفق به تغییر چندین رژیم سیاسی در کشورهای مورد نظر شدند. انقلاب های رنگی که در چندین کشور بلوک شرق و شوروی سابق رخ داد،در واقع نمونه ای از جنگ نرم است. آمریکایی ها با استفاده از قدرت نرم موفق به تغییر رژیم های سیاسی در کشورهایی چون لهستان،گرجستان، چک اسلواکی، قرقیزستان، اکراین و تاجیکستان گردید. در تمامی این دگرگونی های سیاسی بدون استفاده از ابزار خشونت و صرفا با تکیه بر قدرت نرم و ابزار رسانه، با تغییر در ارزش ها و الگوهای رفتاری از رژیم های سیاسی حاکم مشروعیت‏زدایی گردید و از طریق جنبش‏های مردمی و ایجاد بی ثباتی سیاسی، قدرت سیاسی جابه جا شد.
 جنگ نرم در قالب‏های مختلف مثل : انقلاب مخملی ، انقلاب های رنگی (انقلاب نارنجی و...)، عملیات روانی ، جنگ رسانه‏ای، با استفاده از ابزار رسانه‏ای ( رادیو ، تلویزیون، روزنامه و امثال آن) و ... توانست نظام سیاسی بعضی از کشورها ـ مانند اوکراین و گرجستان ـ را تغییر دهد.


تعریف جنگ نرم


 مفهوم جنگ نرم (Soft Warfare) در مقابل جنگ سخت (Warfare Hard) است و تعریف واحدی که مورد پذیرش همگان باشد ندارد.
 «جان کالینز» تئوریسین دانشگاه ملی جنگ آمریکا، جنگ نرم را عبارت از “استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن، برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری می شود”، می داند.
 ارتش ایالات متحده آمریکا در آیین رزمی خود آن را بدین صورت تعریف نموده است: “جنگ نرم، استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی است که منظور اصلی آن تاثیرگذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات و رفتار دشمن، گروه بی طرف و یا گروههای دوست است به نحوی که برای برآوردن مقاصد و اهداف ملی پشتیبان باشد”.با عنایت به تعاریف فوق، معروفترین تعریف را به جوزف نای، پژوهشگر برجسته آمریکایی در حوزه “قدرت نرم” نسبت می دهند. وی در سال1990 میلادی در مجله “سیاست خارجی” شماره 80 ، قدرت نرم را “توانایی شکل دهی ترجیحات دیگران” تعریف کرد. تعریفی که قبل از وی «پروفسور حمید مولانا» در سال1986 در کتاب “اطلاعات و ارتباطات جهانی؛ مرزهای نو در روابط بین الملل” به آن اشاره کرده بود. با این وجود مهمترین کتاب در حوزه جنگ نرم را جوزف نای در سال2004 ، تحت عنوان “قدرت نرم؛ ابزاری برای موفقیت در سیاست جهانی” منتشر نمود.
 بنابراین جنگ نرم را می توان هرگونه اقدام نرم، روانی و تبلیغات رسانه ای که جامعه هدف را نشانه گرفته و بدون درگیری و استفاده از زور و اجبار به انفعال و شکست وا می دارد. جنگ روانی، جنگ سفید، جنگ رسانه ای، عملیات روانی، براندازی نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملی، انقلاب رنگی و... از اشکال جنگ نرم است .
 به عبارت دیگر جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسیاری در علوم سیاسی و نظامی می باشد. در علوم نظامی از واژه هایی مانند جنگ روانی یا عملیات روانی استفاده می شود و در علوم سیاسی می توان به واژه هایی چون براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین و اخیراً به واژه انقلاب رنگین اشاره کرد.در تمامی اصطلاحات بالا هدف مشترک تحمیل اراده گروهی بر گروه دیگر بدون استفاده از راه های نظامی است.
 در یک تعریف کامل تر می توان گفت، جنگ نرم یک اقدام پیچیده و پنهان متشکل از عملیات های سیاسی، فرهنگی و اطلاعاتی توسط قدرت های بزرگ جهان برای ایجاد تغییرات دلخواه و مطلوب در کشورهای هدف است .


دلایل استفاده از جنگ نرم


 انتشار مقاله مشهور «جوزف نای» نظریه‏پرداز آمریکایی تحت عنوان «قدرت نرم» power Soft در فصلنامه آمریکایی foreign policy در سال ۱۹۹۰ دیدگاه جدیدی را به مخاطبان ارائه کرد که براساس آن ایالات متحده به جای آن که از طریق بکارگیری آنچه که قدرت سخت می نامند به انجام کودتای نظامی در کشورهای رقیب اقدام کند؛ تلاش خود را بر ایجاد تغییرات در کشورهای هدف از طریق تأثیرگذاری بر نخبگان جامعه متمرکز می کند.
 براین اساس آمریکا می توانست بجای سرمایه گذاری میلیارد دلاری بر تئوری جنگ ستارگان به منظور مقابله با آنچه تهدید شوروی خوانده می شد، به سرمایه گذاری بر نخبگان جامعه شوروی از طرق مختلف اقدام کند. پس از فروپاشی شوروی جوزف نای مقاله دیگری تحت عنوان «کاربرد قدرت نرم» در فصلنامه فارن پالسی در سال ۲۰۰۴ منتشر ساخت که تکمیل کننده نظرات قبلی او متناسب با تغییرات جهان در سال های پس از فروپاشی شوروی و بویژه تحولات ناشی از واقعه یازده سپتامبر در روابط بین الملل بود.
 در مقاله مذکور جوزف نای دیدگاه خود را درباره ایجاد تغییرات از طریق به کارگیری دیپلماسی عمومی در کنار بکارگیری قدرت نرم در میان نخبگان جامعه هدف مطرح کرد. بعدها نظرات او تکمیل تر شد و به عنوان دستورالعمل سیاست خارجی آمریکا تحت عنوان بکارگیری «قدرت هوشمند» Smart power به مورد اجرا گذارده شد. براساس این نظریه آمریکا با استفاده از دیپلماسی عمومی و قدرت هوشمند به برقراری نفوذ در بدنه جامعه هدف کمک می کند. این دیدگاه با دستورالعمل های اجرایی که توسط کارشناسان اطلاعاتی آمریکا نظیر دکتر «جین شارپ» تهیه شد، در سطح رسانه های گروهی به مفهوم «انقلاب نرم» معروف شد.
 بنابراین جنگ نرم، امروزه مؤثرترین، کارآمدترین و کم هزینه ترین و درعین حال خطرناک ترین و پیچیده ترین نوع جنگ علیه امنیت ملی یک کشور است، چون می توان با کمترین هزینه با حذف تهاجم خود قرار می دهد.
 جنگ نرم به روحیه، به عنوان یکی از عوامل قدرت ملی خدشه وارد می کند، عزم و اراده ملت را از بین می برد، مقاومت و دفاع از آرمان و سیاست های نظام را تضعیف می کند، فروپاشی روانی یک ملت می تواند مقدمه ای برای فروپاشی سیاسی- امنیتی و ساختارهای آن باشد. جوزف نای قدرت نرم را شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب بدون تهدید یا پاداش ملموس می داند. این شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب قدرت است. بر این پایه یک کشور می تواند به مقاصد موردنظر خود در سیاست جهانی نایل آید، چون کشورهای دیگر، ارزش های آن را می پذیرند، از آن تبعیت می کنند، تحت تأثیر پیشرفت و آزاداندیشی آن قرار می گیرند و در نتیجه خواهان پیروی از آن می شوند. در این مفهوم آنچه مهم تلقی می شود، تنظیم دستورالعملی است که دیگران را جذب کند. بنابراین جنگ نرم از یکسو توانایی کسب آنچه که می خواهید از طریق جذب کردن نه از طریق اجبار و یا پاداش می باشد ( و از سوی دیگر نشان دهنده ، تفاوت های عمده آن با جنگ سخت می باشد.


تفاوت‏های جنگ نرم و جنگ سخت


 1- حوزه تهدید نرم اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است، در حالی که حوزه‌ تهدید سخت امنیتی و نظامی می‌باشد؛
 2- تهدیدهای نرم پیچده و محصول پردازش ذهنی نخبگان و بنابراین اندازه‌گیری آن مشکل است، در حالی که تهدیدهای سخت؛ عینی، واقعی و محسوس است و می‌توان آن را با ارائه برخی از معیارها اندازه‌گیری کرد؛
 3- روش اعمال تهدیدهای سخت، استفاده از زور و اجبار است، در حالی که در نرم ، از روش القاء و اقناع بهره‌گیری می‌شود. و تصرف و اشغال سرزمین است در حالی که در تهدید نرم ، هدف تاثیر‌گذاری بر انتخاب‌ها، فرآیند تصمیم‌گیری و الگوهای رفتاری حریف و در نهایت سلب هویت‌های فرهنگی است؛
 4- مفهوم امنیت در رویکردهای نرم شامل امنیت ارزش‌ها و هویت‌های اجتماعی می‌شود، در حالی که این مفهوم در رویکردهای سخت به معنای نبود تهدید خارجی تلقی می‌گردد.
 5- تهدیدهای سخت، محسوس و همراه با واکنش برانگیختن است، در حالی که تهدیدهای نرم به دلیل ماهیت غیر عینی و محسوس آن، اغلب فاقد عکس‌العمل است.
 6-مرجع امنیت در حوزه تهدیدهای سخت، به طور عمده دولت‌ها هستند، در حالی که مرجع امنیت در تهدیدهای نرم محیط فروملی و فراملی (هویت‌های فروملی و جهانی) است؛
 7- کاربرد تهدید سخت در رویکرد امنیتی جدید عمدتاً مترادف با فروپاشی نظام‌های سیاسی- امنیتی مخالف یا معارض است، در حالی که کاربرد تهدید نرم در رویکردهای امنیتی جدید علیه نظام‌های سیاسی مخالف یا معارض، مترادف با فرهنگ‌سازی و نهادسازی در چارچوب اندیشه و الگوهای رفتاری نظام‌های لیبرال و دموکراسی تلقی می‌شود.
 جنگ نرم نیز همانند جنگ سخت اهداف مختلفی دارد و قاعدتا هدف غایی هر دو آنها تغییر کامل نظام سیاسی یک کشور است که البته با اهداف محدودتر هم انجام می گیرد. در حقیقت جنگ نرم و جنگ سخت یک هدف را دنبال می کنند و این وجه مشترک آنهاست، در هر صورت هدف اصلی این جنگ، اعمال فشار برای ایجاد تغییر در اصول و رفتار یک نظام و یا به طور خاص تغییر خود نظام است.


اهداف جنگ نرم


 1- استحاله فرهنگی در جهت تأثیرگذاری شدید بر افکار عمومی جامعه مورد هدف با ابزار خبر و اطلاع رسانی هدفمند و کنترل شده که نظام سلطه همواره از این روش برای پیشبرد اهداف خود سود جسته است.

 2- استحاله سیاسی به منظور ناکارآمد جلوه دادن نظام مورد هدف و تخریب و سیاه نمایی ارکان آن نظام.

 3- ایجاد رعب و وحشت از مسائلی همچون فقر، جنگ یا قدرت خارجی سرکوبگر و پس از آن دعوت به تسلیم از راه پخش شایعات و دامن زدن به آن برای ایجاد جو بی اعتمادی و ناامنی روانی.

 4- اختلاف افکنی در صفوف مردم و برانگیختن اختلاف میان مقام های نظامی و سیاسی کشور مورد نظر در راستای تجزیه سیاسی کشور.

 5- ترویج روحیه یاس و ناامیدی به جای نشاط اجتماعی و احساس بالندگی از پیشرفت های کشور.

 6- بی تفاوت کردن نسل جوان به مسائل مهم کشور.

 7- کاهش روحیه و کارآیی در میان نظامیان و ایجاد اختلاف میان شاخه های مختلف نظامی و امنیتی.

 8- ایجاد اختلاف در سامانه های کنترلی و ارتباطی کشور هدف.

 9- تبلیغات سیاه (با هدف براندازی و آشوب) به وسیله شایعه پراکنی، پخش تصاویر مستهجن، جوسازی از راه پخش شب نامه ها و...

 10- تقویت نارضایتی های ملت به دلیل مسائل مذهبی، قومی، سیاسی و اجتماعی نسبت به دولت خود به طوری که در مواقع حساس این نارضایتی ها زمینه تجزیه کشور را فراهم کند.

 11- تلاش برای بحرانی و حاد نشان دادن اوضاع کشور از راه ارائه اخبار نادرست و نیز تحلیل های نادرست و اغراق آمیز.

 جنگ نرم به ابزارها و امکاناتی نیازدارد تا بتواند به اهداف خود جامه عمل بپوشاند.


ابزارهای جنگ نرم

 جنگ نرم با پشتوانه قدرت نرم انجام می گیرد. بنابراین تمامی ابزارهای حامل قدرت نرم را باید به عنوان ابزارهای جنگ نرم مورد توجه و شناسایی قرار داد. این ابزارها انتقال دهنده پیام ها با اهداف خاص هستند. در عصر ارتباطات با تنوع ابزاری برای انتقال پیام از یک نقطه به نقطه دیگر هستیم. رسانه ها شامل رادیو، تلویزیون و مطبوعات، عرصه های هنر شامل سینما، تئاتر، نقاشی، گرافیک و موسیقی، انواع سازمان های مردم نهاد و شبکه های انسانی در زمره ابزار جنگ نرم به شمار می‏آیند.
 با توجه به اینکه در جنگ نرم از ابزار مختلفی استفاده می شود می توان گفت که به همان نسبت نیز گروه های مختلفی را مورد هدف و مبارزه قرار می دهد.
 چه افراد و تشکل‏هایی هدف جنگ نرم هستند؟
 همه افراد جامعه می‏توانند بخش های مشخصی باشند که مورد نظر راه اندازان جنگ نرم قرار گرفته اند و البته این موضوع وابسته به هدفی است که بانی جنگ نرم آن را دنبال می کند. اقشار مورد نظر بانیان جنگ نرم بستگی به هدف آنها دارد که میان مدت است یا عمومی و با توجه به هدف اقشار را تحت نظر می گیرند اما در حالت کلی می توان گفت که گروه های هدف در جنگ نرم، رهبران، نخبگان و توده های مردم هستند. نخبگان نیروهای میانی را تشکیل می دهند و می توانند به عنوان تصمیم گیران و تصمیم سازان یک حکومت مطرح باشند. نخبگان جامعه مدنی مانند رهبران احزاب و... هم با آشفتگی ذهنی خود، می توانند ترس را به ذهن مردم انتقال دهند، وحشت ایجاد کنند و روحیه ملت را درهم بشکنند.
 در بعضی موارد برای رسیدن به اهداف مورد نظر خود گروه ها و اشخاص خاص و تأثیرگذار را مورد هدف قرار می دهند و از آن گروه یا فرد برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند. مانند استفاده از قومیت های مختلف یا خواص و نخبگان فرهنگی وعلمی.
 با توجه به اینکه در جنگ نرم از ابزارهای رسانه ای، فرهنگی و علمی استفاده می شود پوشش آن برای طبقات مختلف بیشتر و متفاوت تر است. جنگ رسانه ای می تواند توده های مردم را تحت تأثیر قرار بدهد و به همین شکل در جنگ علمی نخبگان را مورد هدف قرار دهد. افراد مورد نظر جنگ های نرم وابسته به هدف جنگ های نرم نیستند بلکه به دلیل اینکه در جنگ نرم ابزارهای مختلفی مورد استفاده قرار می گیرد در نتیجه افراد بیشتری درگیر می شوند اما در جنگ سخت که تنها ابزار مورد استفاده ابزار نظامی است تنها گروه های نظامی (و در موارد معدودی غیر نظامیان) در طرف مقابله قرارمی گیرند.
 در جنگ نرم علاوه بر استفاده از ابزارهای رسانه های، فرهنگی و علمی برای نفوذ در طبقات و اقشار مختلف از تاکتیک های متنوعی مختلفی استفاده می شود.


تاکتیک‏های جنگ نرم


1- برچسب زدن: بر اساس این تاکتیک، رسانه ها، واژه های مختلف را به صفات مثبت و منفی تبدیل کرده و آنها را به آحاد یا نهادهای مختلف نسبت می دهند

2- تلطیف و تنویر: از تلطیف و تنویر (مرتبط ساختن چیزی با کلمه ای پر فضیلت) استفاده می شود تا چیزی را بدون بررسی شواهد بپذیریم و تصدیق کنیم.

3- انتقال: انتقال یعنی اینکه اقتدار، حرمت و منزلت امری مورد احترام به چیزی دیگر برای قابل قبول تر کردن آن منتقل شود.

4. تصدیق: تصدیق یعنی اینکه شخصی که مورد احترام یا منفور است بگوید فکر، برنامه یا محصول یا شخص معینی خوب یا بد است. تصدیق فنی رایج در تبلیغ، مبارزات سیاسی و انتخاباتی است.

5- شایعه: شایعه در فضایی تولید می شود که امکان دسترسی به اخبار و اطلاعات موثق امکان پذیر نباشد.

6- کلی‏گویی: محتوای واقعی بسیاری از مفاهیمی که از سوی رسانه های غربی مصادره و در جامعه منتشر می شود، مورد کنکاش قرار نمی گیرد. تولیدات رسانه های غربی در دو حوزه سیاست داخلی و خارجی، مملو از مفاهیمی مانند جهانی شدن، دموکراسی، آزادی، حقوق بشر و... است. اینها مفاهیمی هستند که بدون تعریف و توجیه مشخص، در جهت اقناع مخاطبان در زمینه ای مشخص بکار گرفته می‏شوند.

7- دروغ بزرگ: این تاکتیک قدیمی که هنوز هم مورد استفاده فراوان است، عمدتاً برای مرعوب کردن و فریب ذهن حریف مورد استفاده قرار می‏گیرد.

8- پاره حقیقت‏گویی: گاهی خبر یا سخنی مطرح می شود که از نظر منبع، محتوای پیام، مجموعه ای به هم پیوسته و مرتب است که اگر بخشی از آن نقل و بخشی نقل نشود، جهت و نتیجه پیام منحرف خواهد شد.

9- انسانیت‏زدایی و اهریمن‏سازی: یکی از موثرترین شیوه های توجیه حمله به دشمن به هنگام جنگ (نرم و یا سخت)، «انسانیت‏زدایی» است. چه اینکه وقتی حریف از مرتبه انسانی خویش تنزیل یافت و در قامت اهریمنی در ذهن مخاطب ظاهر شد، می توان اقدامات خشونت آمیز علیه این دیو و اهریمن را توجیه کرد.

10- ارائه پیشگویی‏های فاجعه‏آمیز: در این تاکتیک با استفاده از آمارهای ساختگی و سایر شیوه های جنگ روانی (از جمله کلی‏گویی، پاره حقیقت‏گویی، اهریمن‏سازی و ...) به ارائه پیشگویی‏های مصیبت‏بار می‏پردازند که بتوانند حساسیت مخاطب را نسبت به آن افزایش داده و بر اساس میل و هدف خویش افکار وی را هدایت نمایند.

11- قطره‏چکانی: در تاکتیک قطره‏چکانی، اطلاعات و اخبار در زمان های گوناگون و به تعداد بسیار کم و به صورتی سریالی ولی نا منظم در اختیار مخاطب قرار می گیرد تا مخاطب نسبت به پیام مربوطه حساس شده و در طول یک بازه زمانی آن را پذیرا باشد.

12- حذف و سانسور: در این تاکتیک سعی می شود فضایی مناسب برای سایر تاکتیک های جنگ نرم به ویژه شایعه خلق شود تا زمینه نفوذ آن افزایش یابد. در این تاکتیک با حذف بخشی از خبر و نشر بخشی دیگر به ایجاد سوال و مهمتر از آن ابهام می پردازند و بدین ترتیب زمینه تولید شایعات گوناگون خلق می شود.

13- جاذبه های جنسی: استفاده از غریزه‏ی جنسی و نمادهای اروتیکال از تاکتیک‏های مهم مورد استفاده رسانه های غربی است به طوری که می توان گفت اکثر قریب به اتفاق برنامه های رسانه های غربی از این جاذبه در جهت جذب مخاطبان خویش به ویژه جوانان که فعالترین بخش جامعه هستند، بهره می‏گیرند.

14- ماساژ پیام: در ماساژ پیام، از انواع تاکتیک های گوناگون (حذف، کلی گویی، پاره حقیقت گویی، زمان بندی، قطره چکانی و...) جنگ نرم استفاده می شود تا پیام بر اساس اهداف تعیین شده شکل گرفته و بتواند تصویر مورد انتظار را در ذهن مخاطب ایجاد کند. در واقع در این متد ، پیام با انواع تاکتیک ها ماساژ داده می شود که از آن مفهوم و مقصودی خاص برآید.

15- ایجاد تفرقه و تضاد: ازجمله اموری که در فرآیند جنگ نرم مورد توجه واقع می شود، تضعیف از طریق تزریق تفرقه در جامعه هواداران و حامیان حریف است. ایجاد و القاء وجود تضاد و تفرقه در جبهه رقیب باعث عدم انسجام و یکپارچگی شده و رقیب را مشغول مشکلات درونی جامعه حامیان خود می کند و از این طریق از اقتدار و انرژی آن کاسته و قدرتش فرسوده شود.

16- ترور شخصیت: در جنگ نرم بر خلاف جنگ سخت ، ترور فیزیکی جای خود را به ترور شخصیت داده است. در زمانی که نمی‏توان و یا نباید فردی مورد ترور فیزیکی قرار گیرد با استفاده از نظام رسانه ای و انواع تاکتیک ها از جمله بزرگ نمایی، انسانیت‏زدایی و اهریمن سازی، پاره حقیقت گویی و... وی را ترور شخصیت می کنند و از این طریق باعث افزایش نفرت عمومی و کاهش محبوبیت وی می شوند. دشمنان انقلاب و نظام اسلامی نیز با استفاده از این تاکتیک و بهره گیری از ابزار طنز، کاریکاتور، شعر، کلیپ های کوتاه و... که عموماً از طریق اینترنت و تلفن همراه ، پخش می شود به ترور شخصیت برخی افراد سیاسی و فرهنگی موجه و معتبر در نزد مردم می پردازند.

17- تکرار: برای زنده نگه داشتن اثر یک پیام با تکرار زمان بندی شده، سعی می کنند این موضوع تا زمانی که مورد نیاز هست زنده بماند. در این روش با تکرار پیام، سعی در القای مقصودی معین و جا انداختن پیامی در ذهن مخاطب دارند.

18- توسل به ترس و ایجاد رعب: در این تاکتیک از حربه تهدید و ایجاد رعب و وحشت میان نیروهای دشمن، به منظور تضعیف روحیه و سست کردن اراده آنها استفاده می شود. متخصصان جنگ نرم، ضمن تهدید و ترساندن مخاطبان به طرق مختلف به آنان چنین القاء می کنند که خطرات و صدمه های احتمالی و حتی فراوانی بر سر راه آنان ممکن کرده است و از این طریق، آینده ای مبهم و توام با مشکلات و مصائب برای افراد ترسیم می کنند.

19- مبالغه: مبالغه یکی از روشهایی است که با اغراق کردن و بزرگ نمایی یک موضوع، سعی در اثبات یک واقعیت دارد. کارشناسان جنگ روانی، از این فن در مواقع و وقایع خاص استفاده می کنند. غربی ها همواره با انعکاس مبالغه آمیز دستاوردهای تکنولوژیک خود و اغراق در ناکامی های کشورهای جهان اسلام سعی در تضعیف روحیه مسلمانان در تقابل با تمدن غربی دارند.

20- مغالطه: مغالطه شامل گزینش و استفاده از اظهارات درست یا نادرست، مشروح یا مغشوش و منطقی یا غیرمنطقی است، به این منظور که بهترین یا بدترین مورد ممکن را برای یک فکر، برنامه ، شخص یا محصول ارائه داد. متخصصین جنگ نرم، مغالطه را با «تحریف» یکسان می دانند. این روش ، انتخاب استدلال ها یا شواهدی است که یک نظر را تایید می کند و چشم پوشی از استدلال ها یا شواهدی که آن نظر را تائید نمی کند.


اصول و روش‏های مقابله با جنگ نرم


 اما چه کار کنیم تا بتوانیم با بهره‏گیری از ساز و کارهای مختلف از اعمال تهدیدات نرم پیشگیری کنیم و یا از دامنه اثرات اجتماعی فرهنگی و سیاسی آن ها را کاست و یا از میان برد.
 برای مقابله با جنگ نرم، نخست باید ویژگی‌های این نوع جنگ را آنالیز کرده و خوب بشناسیم و بدانیم که جنگ نرم با جنگ سخت، چه تفاوت‌هایی دارد. آنچه در جنگ سخت مورد هدف قرار می‌گیرد، جان انسان‌ها، تجهیزات، امکانات و بناهاست که معمولا در این مواقع با استفاده از همین مسائلی که مورد هدف قرار گرفته است، افکار عمومی علیه دشمن فعال می‌شود، در حالی که در جنگ نرم آن چه هدف قرار می‌گیرد، افکار عمومی است.
 برای دستیابی به این هدف، باید بیش از گذشته رسانه‌ها را مورد توجه قرار دهیم و افکار عمومی داخلی و جهانی را نسبت به دروغ‌پردازی رسانه‌های خارجی، آگاه کنیم.
 این دو مهم فقط با تقویت رسانه‌های خودی و تلاش برای بین‌المللی کردن این رسانه‌ها، میسر است. دیپلماسی رسانه‌ای در سیاست خارجی هر کشور به دو صورت تحقق می‌یابد؛ یکی مدیریت رسانه‌ها توسط سازمان‌های دیپلماتیک رسمی کشور و دیگری به صورت خودجوش و در راستای سیاست‌های کلان کشورها.
 هر ملتی و کشوری دارای منابع قدرت نرم است که شناسایی و تقویت و سازماندهی آن ها می تواند براساس یک طرح جامع تبدیل به یک فرصت و هجوم به دشمنان طراح جنگ نرم شود. به عنوان مثال، منابع قدرت نرم در ایران را می توانیم «ایدئولوژی اسلامی»، «قدرت نفوذ رهبری»، «حماسه‏آفرینی‏ها» و «درجه بالای وفاداری ملت به حکومت» برشمریم.


برخی راه‏های مقابله با جنگ نرم


1. گسترش دامنه و شمول فعالیت‏های فرهنگی.

 2. افزایش محصولات فرهنگی تأثیرگذار بر جامعه و جوانان.

 3. ایجاد راه‏های مشروع برای ارضاء نیازهای مردم.

 4. استفاده از دیپلماسی عمومی.

 5. استفاده از راهبردهای ویژه در مورد اقوام و اقلیت‏ها: اقلیت‏های جامعه اغلب به سبب داشتن احساس نابرابری، مستعد مخالفت‏ورزی علیه نظام حاکم هستند و دشمنان فرامنطقه ای یکی از میدان های فعالیت خود را در کشورهایی که دارای تنوع قومیت هاست، قرار می دهند. اما زمانی که نظام مستقر با انجام راهبردهای مناسب در مناطق محروم و دور از مرکز و اختصاص بودجه های لازم در قالب طرح های توسعه همه جانبه خصوصا طرح های اشتغال زا و به کارگیری مدیریت های توانمند در این مناطق و با روحیه جهادی و بسیجی مشغول خدمت به مردم شدند، می توانند آن احساس را کم کنند یا از میان بردارند.

 6. عملیات روانی متقابل: در مقابله با جنگ نرم نبایستی منفعلانه عمل کرد. عاملان تهدید نرم از انواع تبلیغات، فنون مجاب سازی روش های نفوذ اجتماعی و عملیات روانی به منزله روش های تغییر نگرش ها، باورها و ارزش های جامعه هدف استفاده می کنند. انجام تبلیغات هوشمندانه، سریع با قدرت منطق و اندیشه و احاطه ذهنی بر مخاطبان جنگ نرم می تواند یکی از روش‏های مقابله باشد.

 7. آگاهی‏بخشی عمومی.

  • سربازِ گمنام
رهبر انقلاب در جمع مردم مناطق زلزله زده آذربایجان شرقی:

همه ملت ایران هم درد و هم دل با ساکنان مناطق زلزله زده/ این حادثه را می توان با صبر و همکاری به سکوی پرش منطقه تبدیل کرد (۱۳۹۱/۰۵/۲۶ - ۱۴:۱۴)
 حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز(پنجشنبه) با حضور سرزده در مناطق زلزله زده استان آذربایجان شرقی ضمن ابراز همدردی با ساکنان این مناطق، از نزدیک در جریان خسارات وارد شده و نحوه کمک رسانی به زلزله زدگان قرار گرفتند.
روستای سَرَند از توابع شهرستان هِریس اولین منطقه ای بود که مورد بازدید رهبر انقلاب اسلامی قرار گرفت.
حضرت آیت الله خامنه ای سپس با حضور در روستای کُوویچ با مردم این روستا از نزدیک دیدار و گفتگو کردند.                               
رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع مردم کُوویچ هدف اصلی از سفر به مناطق زلزله زده را ابراز همدردی و همدلی با مردم این مناطق و عرض تسلیت بیان و تاکید کردند: همه ملت ایران با ساکنان مناطق زلزله زده همدرد و همدل هستند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: مردم ایران، مردمی متحد و یکپارچه هستند و همین اتحاد و یکپارچگی موجب قدرت، نیرومندی و عزت ملت شده است.
ایشان با توصیه به مردم مناطق زلزله زده مبنی بر صبر و بردباری، خاطر نشان کردند: اگر ساکنان این مناطق با یکدیگر همکاری و همدلی داشته باشند این حادثه می تواند به سکوی پرش و دگرگونی چهره این منطقه تبدیل شود.
رهبر انقلاب اسلامی خدمت رسانی به مردم مناطق زلزله زده را خوب ارزیابی کردند و افزودند: البته مسئولان برای بازسازی و مقاوم سازی مناطق زلزله زده وظایف سنگینی دارند و مردم این مناطق نیز باید به مسئولان برای انجام این وظایف سنگین کمک کنند.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه بازدید از مناطق زلزله زده، در روستای باجِ باج حضور یافتند و با ساکنان این روستا نیز از نزدیک گفتگو کردند.                                             
روستاهای زَغَن آباد و شِیخَملو از توابع ورزِقان از دیگر مناطق زلزله زده ای بودند که رهبر انقلاب اسلامی از آنها بازدید کردند.
حضرت آیت الله خامنه ای در آخرین مرحله بازدید از مناطق زلزله زده در جمع مردم روستای اورنگ از توابع اهر حضور یافتند.                                        
ایشان در جمع مردم روستای اورنگ ضمن ابراز همدردی مجدد با ساکنان مناطق زلزله زده از مردم در خصوص نحوه ارائه خدمات و کمک رسانی سوال کردند که ساکنان این روستا ضمن اظهار رضایت از خدمات ارائه شده، در خصوص مدیریت توزیع کمک ها گلایه هایی داشتند.
رهبر انقلاب اسلامی با تاکید برزحمات بسیار زیاد مسئولان و ارائه خدمات خوب به مناطق زلزله زده، بر لزوم نظارت دقیق تر بر نحوه توزیع کمک ها تاکید کردند.
رهبر انقلاب اسلامی خاطر نشان کردند، با توجه به طبیعت خوب و مردم زحمتکش به ویژه جوانان غیور آذربایجان شرقی، این منطقه آینده خوبی خواهد داشت.

  • سربازِ گمنام
در حاشیه حضور سرزده آیت الله خامنه ای در مناطق زلزله زده
تصاویری که مو بر تن آدم راست می کند
چه کسی است که نداند اندک دارایی باقی مانده این زلزله زده های داغدار همان دامهای قربانی شده بود؟ / چه کسی است که نداند آقا با دلهای این مصیبت زده ها چه کردند و چگونه تسلی خاطرشان را فراهم آوردند؟
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز پنجشنبه به صورت سر زده ازمناطق زلزله زده بازدید کردند .
خبر بسیار شوک آور بود . خبری کوتاه اما تامل برانگیز . امام خامنه ای بدون اعلام قبلی و در حالی که غیبت برخی از مسئولین ارشد برای رسیدگی به امور مناطق زلزله زده بدجوری توی ذوق می زد، شخصا بر بالین حادثه دیدگان حاضر شدند .
حضور رهبر معظم انقلاب در روستای اورنگ و باجاباج باعث شد تا برخی از اهلی این روستا برای سلامتی معظم له گاو و گوسفند قربانی کردند .
چه کسی است که نداند اندک دارایی باقی مانده این زلزله زده های داغدار همان دامهای قربانی شده بود؟
چه کسی است که نداند آقا با دلهای این مصیبت زده ها چه کردند و چگونه تسلی خاطرشان را فراهم آوردند؟
چه کسی است که نداند مولای ما در گوش آن دخترک روستایی چه گفت؟
چه کسی است که نداند ناله مادران عزادار ورزقان چه بود؟
چه کسی است که نداند آن مشتهای گره کرده یکصدا چه فریادی راسر می دهند؟
ای رهبر آزاده آماده ایم آماده . . .
چه کسی است که نداند آماده ترین مردم برای دفاع از آرمانهایشان همین کوخ نشینان اند؟
خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست . . .
چه کسی است که نداند زلزله زده های اهری این روزها جانشان تنها دارایی شان است؟
ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند . . .
چه کسی است که نداند این روزها بین اهالی کوفه و مصیبت زدگان روستایی ترک ایران فرسنگ ها فاصله است؟
زبان قاصر است از بیان احساس روستائیانی که میزبان قدوم مبارک امام بودند
اما ...
انتظار می رود مسئولان از این حضور درس عبرت بگیرند و فرمایشات امام خامنه ای در این سفر را سر لوحه کارهایشان قرار دهند .

 

 

  • سربازِ گمنام
از چیزهائی که گناه صغیره را کبیره می کند ، مسرت و خوشحالی از گناه مرتکب شده است ؛ زیرا لازمه ایمان به خدا و روز جزا اندوهناک شدن و پشیمان گردیدن از گناهی است که کرده هر چند صغیره باشد .

خوشحالی بر گناه

لذت بردن از گناه و شادمانى هنگام انجام گناه ، از امورى است که گناه را بزرگ مى کند و موجب کیفر بیشتر مى شود. در اینجا به چند روایت توجه کنید:


امیرمؤ منان على (علیه السلام) فرمود: بدترین بدها کسى است که به انجام بدى خوشحال گردد. ( عیون الحکم و المواعظ، ص294)


و نیز فرمود: کسى که از انجام گناه ، لذت ببرد خداوند ذلّت را به جاى آن لذّت به او مى رساند. (عیون الحکم والمواعظ، ص436)


امام سجاد (علیه السلام) فرمود: از شاد شدن هنگام گناه بپرهیز، که این شادى بزرگتر از انجام خود گناه است . ( بحارالانوار، ج75، ص159)


به عبارتی دیگر میتوان بیان کرد که ؛ از چیزهائی که گناه صغیره را کبیره می کند ، مسرت و خوشحالی از گناه مرتکب شده است ؛ زیرا لازمه? ایمان به خدا و روز جزا اندوهناک شدن و پشیمان گردیدن از گناهی است که کرده هر چند صغیره باشد چنانچه پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) می فرماید: « کسی که کارهای نیکش او را شاد و اعمال زشتش او را اندوهناک سازد او مؤمن است. »( بحارالانوار ، ج 73 ، ص321)


از حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) روایت شده است که در موقع گناه به گناهی که به نظر خودت کوچک است منگر، بلکه به بزرگی خداوندی بنگر که مخالفت او را می کنی. (بحار الانوار، ج 73 ، ص346)


رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) می فرماید: « کسی که گناهی کند در حالی که خندان باشد داخل در آتش می شود درحالی که گریانست.» و همچنین فرمود : « چهار چیز در گناه بدتر از خود گناه است: کوچک شمردن گناه، افتخار کردن به آن، خوشحالی از آن و اصرار کردن به آن .»( خصال صدوق ، ج1 ،ص 115)


کوچک شمردن گناه (استصغار الذنب)

استصغار گناه یعنی کسی که گناه صغیره ای از او سر زد هر گاه گناه خود را کوچک و ناچیز بشمارد و خود را سزاوار عقوبت الهی نداند گناهش کبیره و مستحق قهر خداست ؛ زیرا در این حال نهی خدا را خوار دانسته و از راه بندگی بیرون رفته است و به تصریح روایات چنین گناهی آمرزیده شدنی نیست .


برای روشن تر شدن موضوع مثالی را بیان می کنیم :

اگر کسى سنگى به سوى ما پرتاب کند، ولى بعداً پشیمان شده و عذرخواهى کند، ممکن است او را ببخشیم ، ولى اگر سنگ ریزه اى به ما بزند، و در مقابلِ اعتراض بگوید: این که چیزى نیست ، بى خیالش . او را نمى بخشیم ، زیرا این کار، از روح استکبارى او پرده برمى دارد و بیانگر آن است که او گناهش را کوچک مى شمرد.

 

به این روایات در این زمینه توجه کنید :

امام حسن عسکرى (علیه السلام) فرمود: از گناهان نابخشودنى این است که انسان بگوید: کاش مرا به غیر از این گناه مجازات نکنند؛ یعنى آن گناهِ مورد اشاره را کوچک بشمرد. ( بحارالانوار، ج50، ص250)


امیرمؤ منان على (علیه السلام) مى فرماید: بدترین گناهان ، آن است که صاحبش آن را کوچک بشمرد. ( کلمة التقوی، ج2، ص294)


امیرمؤ منان على (علیه السلام) فرمود: بدترین بدها کسى است که به انجام بدى خوشحال گردد. و نیز فرمود: کسى که از انجام گناه ، لذت ببرد خداوند ذلّت را به جاى آن لذّت به او مى رساند


از گناهان کوچک غافل نشویم

امام صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) همراه یاران (در سفرى ) در سرزمین بى آب و علفى فرود آمد، به یارانش فرمود: ائتوابحطب ، هیزم بیاورید که از آن آتش روشن کنیم تا غذا بپزیم . یاران عرض کردند: اینجا سرزمین خشکى است و هیچگونه هیزم در آن نیست !. رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: بروید هر کدام هر مقدار مى توانید جمع کنید آنها رفتند و هر یک مختصرى هیزم یا چوب خشکیده اى با خود آورد و همه را در پیش روى پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله) روى هم ریختند، پیامبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود: این گونه گناهان ، روى هم انباشته مى شوند.


سپس فرمود: ایّاکم و الُمحقّرات من الذّنوب از گناهان کوچک بپرهیزید که همه آنها جمع و ثبت مى گردد. ...( اصول کافی، ج2، ص 288 )


چرا خداوند ما را در برابر گناهان صغیره تنبیه نمی کند؟

سر مطلب آن است که مؤاخذه نشدن دربرابر گناهان صغیره پس از دوری کردن از تمام گناهان کبیره، فضل و رحمتی از طرف خداست وگرنه برای هر یک از نواهی الهی؛ کبیره و صغیره، استحقاق عقوبت عقلاً ثابت است و ظاهر است که مورد فضل خدا کسی است که از جاده? بندگیش بیرون نرود و کسی که اهل عجب و ناز است و خود را به حقارت و خدای را به عظمت نشناخته و به همین جهت گناه خود را هیچ می بیند ، مورد فضل خدا قرار نمی گیرد بلکه چنین کسی سزاوار خذلان و انتقام است.


حضرت صادق (علیه السلام) فرموده: « بترسید و پرهیز کنید از گناهانی که حقیر و کوچک گرفته شده است . راوی گفت : محقرات ذنوب کدام است؟ امام (علیه السلام) فرمود: شخص گناهی می کند پس می گوید خوشا به حال من اگر جز این گناهی نداشته باشم پس این گناه کوچک و ناچیز است. »( بحار الانوار ، ج 73 ، ص 353)


گناه از روى طغیان

یکى دیگر از امورى که موجب تبدیل گناه کوچک به گناه بزرگ مى شود، طغیان و سرکشى در انجام گناه است ؛در قرآن کریم می خوانیم: « و اما آنها که طغیان کردند و زندگى دنیا را مقدم شمردند، بى گمان جایگاهشان دوزخ است.»


مغرور شدن به مهلت الهى

دیگر از امورى که گناه کوچک را به گناه بزرگ تبدیل مى کند، آن است که گنهکار مهلت خدا و مجازات نکردن سریع او را دلیل رضایت خدا بداند و یا خود را محبوب خدا بداند.


گناهکاران در دل مى گویند: « چرا خدواند مارا به خاطر گناهانمان عذاب نمى کند؟ جهنم براى آنها کافى است ، وارد آن مى شوند و بد جایگاهى است .


وعده عذاب جهنم براى چنین افرادى ، دلیل آن است که گناه افرادى که مغرور به عدم مجازات سریع خداوند هستند، گناه کبیره است .» (مجادله، 8)


حضرت رضا (علیه السلام) فرمود: پاداش پنهان کننده کردار نیک ، معادل هفتار کار نیک است ، و آشکار کننده گناه ، خوار مى باشد


تجاهر به گناه

آشکار نمودن گناه نیز، گناه صغیره را تبدیل به گناه کبیره مى کند، شاید از این نظر که آشکار نمودن گناه حاکى از تجرّى و بى باکى بیشتر گنهکار است ، و موجب آلوده کردن جامعه ، و عادى نمودن گناه مى گردد.


امیرمؤ منان على (علیه السلام) فرمود: از آشکار نمودن گناهان بپرهیز، که آن از سخت ترین گناهان است. (عیون الحکم والمواعظ، ص95)


و حضرت رضا (علیه السلام) فرمود: پاداش پنهان کننده کردار نیک ، معادل هفتار کار نیک است ، و آشکار کننده گناه ، خوار مى باشد. (بحارالانوار، ج67، ص251)


نتیجه گیری

فراموش نکنیم که گناهان کوچک سرانجام آدمی را به مهلکه ارتکاب گناهان بزرگ خواهد کشاند و انسان را دچار لغزش خواهد کرد .پس هرچه می توانیم از مرزهای گناه فاصله بگیریم و به کوچکی ظاهری آن فریفته نشویم .

 

منابع:

کتاب گناه شناسی، محسن قرائتی

گناهان کبیره از دیدگاه امام خمینى قدس سره

  • سربازِ گمنام

گاه دیده می‌شود که خودمان یا دیگران سر مسأله نمازمشکل پیدا می‌کنیم و انگار خواندن نماز برایمان همچون یک کوه سنگین می‌شود .

 


به راستی چرا این اتفاق در زندگی می‌افتد ؟

 

کارهای نیک، جای نماز را نمی‌گیرد

بعضی از افراد خیال می‌کنند یکی دو تا کار خوب انجام می‌دهند ، می‌تواند کارهای دیگرشان را جبران کند .

 

فردی قمه می‌زند،شب تا صبح سینه می‌زند اما نماز صبحش قضا می‌شود فکر می‌کند همان کارهای دیشبش بس است و جبران نماز قضا شده‌اش را می‌کند .

 

اگر پلیس راه جلوی شما را گرفت و گفت: گواهی‌نامه رانندگی! شما اگر خیال کنی گواهی‌نامه‌های دیگر ، شما را نجات می‌دهد، نجات نمی‌دهد. گواهی‌نامه‌های پزشکی، گواهی‌نامه‌های اجتهاد، کارت مجلس، کارت خبرگان، وزارت، سفارت، پروانه تجارت، کارت بازرگانی، صد رقم کارت و پروانه داشته باشی، پلیس تا کارت رانندگی نداشته باشی نمی‌گذارد بروی.

 

کارهای دیگر کار نماز را نمی‌کنند.

شما بهترین نامه‌ها را بنویس با بهترین خط و پاکت و کاغذ، رویش هم یک چک صد هزار تومان بچسبان، مخابرات این نامه را به مقصد نمی‌رساند. ولی یک تمبر دو سه تومانی ممکن است به مقصد برسد. گاهی یک تمبر پاکت را رد می‌کند. گاهی یک چک صد هزار تومانی پاکت را رد نمی‌کند.


اگر تخمه کدو را بشکنی و مغزش را بکاری سبز نمی‌شود. پوستش را هم بکاری سبز نمی‌شود. مغز و پوست باید با هم باشد. هم دل، هم عمل

 

دل پاک، همراه عمل صالح


بابا دلت پاک باشد. دل پاک باشد ، کافی است! (تفکر پلورالیزمی)

 

نکته : آن کسی که تو را خلق کرده است، اگر فقط دل پاک کافی بود، فقط می‌گفت: «آمنوا» اینکه کنار «آمنوا» گفته: «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات»، یعنی هم دلت پاک باشد، هم کارت درست باشد.

 

اگر تخمه کدو را بشکنی و مغزش را بکاری سبز نمی‌شود. پوستش را هم بکاری سبز نمی‌شود. مغز و پوست باید با هم باشد. هم دل، هم عمل!

 


وضع من خراب‌تر از این حرف‌هاست که با نماز درست شود!

بعضی از جوان‌ها بیان می‌کنند که وضع گناه و معنویت ما خیلی خراب است و اصلاً ما برای این معنویات لیاقت نداریم ، اما از این نکته غافل هستند که شیطان دنبال همین نقطه ضعف است

.

اتفاقاً شیطان همین را می‌خواهد که با یک گناه بگوید: حالا که این کار را کردی، دیگر به درد نماز نمی‌خوری. قرآن یک آیه دارد، می‌فرماید: «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات» (هود/114) چون خراب کردی، حتماً مسجد برو. چون ما اهل گناه و لغز هستیم اتفاقاً بیشتر به سوی معنویت رفته و در آستان الهی را بکوبیم .

 


توجه به نعمت‌ها، نه کمبودها

ما گاهی وقت‌ها یک چیزی را که نداریم برجسته می‌کنیم و به داشته‌هایمان توجهی نداریم .

 

فردی می‌شناختم که چشم نداشت، دست و پا هم نداشت. مرتب می‌گفت: الحمدلله رب العالمین! الحمدلله! گفتند: آقا!تو چه داری که الحمدلله می‌گویی؟ نه چشم داری. نه دست داری. نه پا داری. یک تکه گوشت فلج، گفت: می‌دانی خدا من را چه کرده است؟ هرکس به من نگاه می‌کند می‌گوید: الحمدلله رب العالمین! پس من وسیله شدم و رابطه شدم بین مخلوق و خالق! مخلوق‌های غافل، به من نگاه می‌کنند. از غفلت در می‌آیند و الحمدلله می‌گویند. پس من واسطه‌ی فیض شدم.

 

ما هم یکی از نماز نخوان ها !


بعضی‌ها می‌گویند که: خیلی‌ها نماز نمی‌خوانند ما هم جزء آن‌ها. آنقدر تارک الصلاة هست ما هم یکی !

 

این فکر غلط است. اگر یک کشتی صد نفره نقص فنی پیدا کرد و در دریا غرق شد نود و هشت نفر شنا بلد نبودند و غرق شدند، دو نفری که شنا بلدند بگویند: ببین ! ما صد نفر سوار کشتی بودیم. نود و هشت نفر غرق شدند. بیا ما دو نفر هم غرق شویم! این چقدر حرف غلطی است. حالا که همه دروغ می‌گویند. بیا ما دو تا هم دروغ بگوییم. حالا که همه گواهی‌نامه ندارند، سوار ماشین شوند، بیا ما دو نفر هم بدون گواهی‌نامه پشت فرمان بنشینیم. حرف غلط است.

 


دو جای قرآن گفته: گوش به حرف پدر و مادر ندهید. چهار بار گفته: «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» دو بار هم گفته: «وَ لا تُطِع» اطاعت نکن. آنجایی که پدر و مادر تلاش کردند تو را از مرز خدا بیرون کنند، اینجا اطاعت نکن ؛ «إِنْ جاهَداکَ لِتُشْرِکَ» (عنکبوت/8) و «وَ إِنْ جاهَداکَ عَلی‌ أَنْ تُشْرِک

 

آغاز زندگی با نماز و یاد خدا

در شب عروسی‌ها زیاد از دیگران شنیده‌ایم که ؛ حالا یک شب که هزار شب نمی‌شود. حالا یک عروسی است، نمی‌خواهد مقدس بازی کنی. حالا دامادی است. تیپت به هم می‌خورد. لاک دستت ، آرایش صورتت ، مدل موهات خراب میشه ، نمی خواد نماز بخونی.گناه امشبت پای من و ...

 

ما از این نکته غافلند که این به هم خوردن‌های چشم و ابرو قیافه قابل جبران است. اما اگر شب اول عروسی ، شب اول شروع زندگی جدید با ترک نماز شروع شد، قطعاً و یقیناً سعادتی در این زندگی رقم نخواهد خورد .

 

فاصله‌ی بین کفر و ایمان چیست ؟


فاصله‌ی بین کفر و ایمان نماز است. مثل اینکه اگر به توپ فوتبال یک سوزن بزنی، بگویی: حالا یک سوزن که صد تا سوزن نمی‌شود. بله یک سوزن صد تا سوزن نمی‌شود. اما همین سوزن می‌دانی چه کرد؟ باد توپ را خالی می‌کند و همه چیز را خراب خواهد کرد .

 


پدر و مادر اجازه خواندن نماز نمی‌دهند !

بعضی‌ها می‌گویند: والدین ما نماز نمی‌خوانند و اجازه‌ی خواندن نماز را به ما هم نمی‌دهند .

 

دو جای قرآن گفته: گوش به حرف پدر و مادر ندهید. چهار بار گفته: «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» دو بار هم گفته: «وَ لا تُطِع» اطاعت نکن. آنجایی که پدر و مادر تلاش کردند تو را از مرز خدا بیرون کنند، اینجا اطاعت نکن ؛ «إِنْ جاهَداکَ لِتُشْرِکَ» (عنکبوت/8) و «وَ إِنْ جاهَداکَ عَلی‌ أَنْ تُشْرِک» (لقمان/15)

 


مقاومت در برابر تحقیر و تمسخر دیگران

گاهی می‌گویند که: ما می‌رویم نماز بخوانیم، یا حجاب داشته باشیم، ما را مسخره می‌کنند. مسخره کنند، مگر ما مقوا هستیم که با حرف این و آن ، با دو قطره باران شل شویم! مقوا با دو قطره باران شل می‌شود.

 

اعمال تو ، تو را به خدا برساند، مردم هرچه می‌خواهند بگویند، بگو یند!


حدیث داریم «المؤمن کالجبل» جبل یعنی چه؟ مؤمن کوه است. بعضی می‌گویند: از کوه محکم‌تر است. چون بعضی کوه‌ها ریزش دارد. مؤمن هیچ‌وقت ریزش ندارد

 

در قاهره کسی، شتری اجاره کرد که او را به جاده عباسیه برساند .صاحب شتر پولی گرفت، مسافر را سوار کرد. داشت افسار را به سمت عباسیه می‌برد. این صاحب شتر هی به این مسافر متلک و فحش می‌گفت. این هم که سوار شتر بود، فحش‌ها را می‌شنید، هیچ نمی‌گفت. یک نفر در راه صحنه را دید و گفت: آقا! می‌دانی این صاحب شتری که افسار را می‌کشد به تو چه می‌گوید؟ سواره گفت: بله! مرا فحش می‌دهد. گفت: خوب فحشت می‌دهد، جوابش را بده ؛ مگر تو بوقی که عکس‌العمل نشان نمی‌دهی ؟!

 

سواره گفت: ببخشید جاده کجاست؟ گفت: جاده‌ی عباسیه! گفت: اگر من را به عباسیه می‌رساند، بگذار هرچه می‌خواهد بگوید، بگوید. اگر نماز و حجاب و اعمال درست و صحیح و خداپسندانه تو را به خدا می‌رساند، بگذار هرکس هرچه می‌خواهد بگوید، بگوید.

 

حدیث داریم «المؤمن کالجبل» جبل یعنی چه؟ مؤمن کوه است. بعضی می‌گویند: از کوه محکم‌تر است. چون بعضی کوه‌ها ریزش دارد. مؤمن هیچ‌وقت ریزش ندارد.

 


متلک‌ها را نشنیده بگیریم !

قرآن در سوره‌ی «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ» (مطففین/1) می‌فرماید: «إِنَّ الَّذینَ أَجْرَمُوا»، «اَجرَم» یعنی مجرم.«کانُوا مِنَ الَّذینَ آمَنُوا یَضْحَکُونَ» (مطففین/29) اَجرموها (مجرم‌ها) به آمنوها می‌خندند. مجرمین می‌خندند. «وَ إِذَا مَرُّواْ بهِِمْ» وقتی می‌آیند از کنارشان مرور کنند، «یَتَغَامَزُونَ» (مطففین/30) غمزه می‌آیند، چشمک می‌زنند. «وَ إِذَا انقَلَبُواْ إِلیَ أَهْلِهِمُ» وقتی نزد تیپ خودشان برمی‌گردند، «انقَلَبُواْ فَکِهِینَ» (مطففین/31) فکاهی می‌گویند، جک می‌گویند. اس ام اس می‌فرستند. «وَ إِذَا رَأَوْهُمْ» از آن دور که شما را می‌بینند، «قَالُواْ إِنَّ هَؤُلَاءِ لَضَالُّونَ» (مطففین/32) می‌گویند :این‌ها ضال هستند، منحرف هستند ، امّل هستند .

 


نتیجه‌ی متلک‌ها در قیامت روشن می‌شود !

خوب چهار تا متلک بشنویم که چه؟ می‌گوید: نترس! «فَالْیَوْمَ» یک روزی می‌آید، به نام روز قیامت. خوب چه می‌شود؟ «الَّذِینَ ءَامَنُواْ» آن‌هایی که مؤمن هستند، «مِنَ الْکُفَّارِ یَضْحَکُونَ» (مطففین/34) تو اینجا کنار خیابان به من بخند، من هم آنجا به تو خواهم خندید.

 


مگر پیغمبرها را مسخره نکردند؟ می‌دانید به پیغمبر چه می‌گفتند؟

 

ساحر: جادوگر. مجنون: دیوانه‌ی جن زده. شاعر: شاعر، کاهن: پیشگو. کذاب: دروغگو. «یُعَلِّمُهُ بَشَر» (نحل/103) یک آدمی یادش داده، حرف‌ها از خودش نیست. «وَ أَعانَهُ عَلَیْهِ قَوْمٌ آخَرُون» (فرقان/4) یک تیمی پشت پرده به او کمک می‌کنند. ولی پیغمبر روی پایش ایستاد. این‌طور نیست که ما را مسخره کنند.


خدا به نماز ما نیاز ندارد. اما من وتو باید لیاقت خودمان را به خدا نشان دهیم


خدا چه نیازی به نماز من دارد؟

نماز نشانه‌ی این است که من لایق هستم... ببینید اگر شما به یک کسی خدمتی ، محبتی و نعمتی ارزانی کردید اما او نسبت به این محبت توجهی نکند شما چه می‌گویید ؟ می‌گویید: این نعمت‌هایی که به او دادم، لیاقتش را نداشت.

 

نماز نشانه‌ی لیاقت تو است. نه نشانه‌ی نیاز خدا. وقتی نماز خواندی یعنی خدایا من لایق بودم، فهمیدم به من نعمت دادی. فهمیدم تو چه عزیز و بزرگی هستی.

 

خدا به نماز ما نیاز ندارد. اما من وتو باید لیاقت خودمان را به خدا نشان دهیم .

 

آیا نمی‌شود آن طور که خودمان می‌خواهیم ، با زبان خودمان (فارسی) تشکر کنیم؟(نماز بخوانیم )

 

تمام خلبان‌های دنیا، هرکجا می‌خواهند با هر کشوری می‌خواهند صحبت کنند باید به زبان انگلیسی باشد. نماز هم باید به زبان عربی باشد. خدا خواسته و یک طرح روشنفکرانه ای است در اسلام است که از 1400 سال پیش فرمود: امت اسلامی باید در چند کلمه با هم مشترک باشند.

 
 ................................

منابع :

سایت حوزه

بیانات حجت الاسلام قرائتی

  • سربازِ گمنام
توصیه های امام خامنه ای برای شب قدر
 لیله القدر شب ولایت است

 شب قدر، شب شفای بیماری های اخلاقی، معنوی، مادی و بیماری های عمومی و اجتماعی است که امروز متاسفانه دامان بسیاری از ملت های جهان، از جمله ملت های مسلمان را گرفته است!

 

به گزارش باشگاه خبرنگاران، رهبر عظیم الشان انقلاب در سخنان خود توصیه هایی برای شبهای قدر اظهار کرده اند که به مناسبت شب اول قدر باز نشر میشود.


 ما معتقدیم (و این جزء بدیهیات اسلام، بلکه بدیهیات همه ادیان است) که انسان، فقط در سایه ارتباط و اتصال با حق تعالی است که می تواند به تکامل و تعالی دست پیدا کند. البته فرصت ماه رمضان، یک فرصت استثنایی است. این، چیز کمی نیست که خدای متعال در قرآن بفرماید: "لیله القدر خیر من الف شهر”. یک شب، از هزار ماه بهتر و با فضیلت تر و در پیشرفت انسان موثرتر، در ماه رمضان است. این، چیز کمی نیست که رسول اکرم (صلی ا... علیه وآله) این ماه را ماه ضیافت الهی به حساب بیاورند. مگر ممکن است که انسان وارد سفره کریم بشود و از آنجا، محروم خارج بشود؟ مگر وارد نشوی. آن کسانی که وارد سفره غفران و رضوان و ضیافت الهی در این ماه نشوند، البته بی بهره خواهند ماند و واقعا این محرومیت به معنای حقیقی است. "ان الشقی من حرم غفران ا... فی هذا الشهر العظیم”. محروم واقعی، آن کسی است که نتواند در ماه رمضان، غفران الهی را به دست بیاورد.(1)


 لیله القدر شب ولایت است

 لیله` القدر، شب ولایت است. هم شب نزول قرآن است، هم شب نزول ملائکه بر امام زمان است، هم شب قرآن و شب اهل بیت(علیهم السلام) است.

 لیله القدری که در این ماه رمضان است و قرآن صریحا می فرماید: " لیله القدر خیر من الف شهر”؛ یک شب، بهتر است از هزار سی روز (هزار ماه)، بسیار مهم است. چرا این قدر فضیلت را به یک شب دادند؟ زیرا برکات الهی در این شب زیاد است؛ نزول ملائکه در این شب زیاد است؛ این شب، سلام است؛ "سلام هی حتی مطلع الفجر”؛ از اول تا آخر این شب، لحظاتش سلام الهی است.” "سلام قولا من رب رحیم.” رحمت و فضل الهی است که بر بندگان خدا نازل می شود. هم شب قرآن و هم شب عترت است. لذا سوره مبارکه قدر هم، سوره ولایت است. شب قدر، خیلی ارزش دارد. همه ماه رمضان، شب ها و روزهایش ارزش والا دارد؛ البته لیله القدر نسبت به روزها و شب های ماه رمضان، خیلی فاخرتر است؛ اما شب ها و روزهای ماه رمضان، نسبت به روزها و شب های بقیه سال، خیلی فاخرتر است. باید قدر بدانید. در این روزها و در این شب ها، همه بر سر سفره انعام الهی حاضرید. استفاده کنید.(2)


 در ماه رمضان... (در همه روزها و شب ها) دل های تان را هرچه می توانید با ذکر الهی نورانی تر کنید، تا برای ورود در ساحت مقدس لیله` القدر آماده شوید؛ که "لیله القدر خیر من الف شهر؛ تنزل الملائکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر.” شبی که فرشتگان، زمین را به آسمان متصل می کنند؛ دل ها را نورباران و محیط زندگی را با نور فضل و لطف الهی منور می کنند. شب سلم و سلامت معنوی (سلام هی حتی مطلع الفجر) شب سلامت دل ها و جان ها، شب شفای بیماری های اخلاقی، بیماری های معنوی، بیماری های مادی و بیماری های عمومی و اجتماعی؛ که امروز متاسفانه دامان بسیاری از ملت های جهان، از جمله ملت های مسلمان را گرفته است! سلامتی از همه این ها، در شب قدر ممکن و میسر است؛ به شرطی که با آمادگی وارد شب قدر بشوید.(3)


 شب قدر، شب سلامت از بیماری هاست

 شب قدر، شب شفای بیماری های اخلاقی، معنوی، مادی و بیماری های عمومی و اجتماعی است که امروز متاسفانه دامان بسیاری از ملت های جهان، از جمله ملت های مسلمان را گرفته است!

 امروز که خدای متعال اجازه داده است که شما زاری، تضرع و گریه کنید، دست ارادت به سوی او دراز کنید، اظهار محبت کنید، اشک صفا و محبت را از دل گرم خودتان به چشم های خودتان جاری کنید. این فرصت را مغتنم بشمارید؛ والا روزی هست که خدای متعال به مجرمین بفرماید: " لاتجروا الیوم”، بروید، زاری و تضرع نکنید، فایده ای ندارد "انکم منا لاتنصرون”. این فرصت، فرصت زندگی و حیات است که برای بازگشت به خدا در اختیار من و شماست؛ و بهترین فرصت ها ایامی از سال است که از جمله آن ها ماه مبارک رمضان است و در میان ماه مبارک رمضان، شب قدر! شب قدر هم در میان این سه شب است. طبق روایتی که مرحوم محدث قمی نقل می کند، سوال کردند که کدام یک از این سه شب (یا آن دو شب بیست ویکم و بیست وسوم) شب قدر است؛ در جواب فرمودند:

 چه قدر آسان است که انسان، دو شب (یا سه شب) را ملاحظه شب قدر بکند؛ چه اهمیت دارد بین سه شب مردد باشد، مگر سه شب چه قدر است؟ کسانی بوده اند که همه ماه رمضان را از اول تا آخر، شب قدر به حساب می آوردند و اعمال شب قدر را انجام می دادند! (4)

 یک جمله کوتاه در باب اهمیت لیله القدر عرض کنم؛ علاوه بر این که از جمله قرآنی "لیله القدر خیر من الف شهر” می شود فهمید که از نظر ارزشیابی و تقویم الهی، یک شب برابر هزار ماه است، در دعایی که این روزها می خوانیم، برای ماه رمضان چهار خصوصیت ذکر می کند: یکی تفضیل و تعظیم روزها و شب های این ماه است بر روزها و شب های ماه های دیگر؛ یکی وجوب روزه در این ماه است؛ یکی نزول قرآن در این ماه است و یکی هم وجود لیله القدر در این ماه است. یعنی در این دعای ماثور، لیله القدر را عدل نزول قرآن در ارزش دادن به ماه رمضان مشاهده می کنیم. بنابراین قدر لیله القدر را باید دانست؛ ساعات آن را باید مغتنم شمرد و کاری کرد که ان شاءالله قلم تقدیر الهی در شب های قدر برای کشور عزیز و آحاد ملت ما تقدیری آن چنان که شایسته مردم مومن و عزیز ماست، رقم بزند.(5)

 منابع:

 1. مقام معظم رهبری در دیدار با مسوولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، به مناسبت عید سعید فطر سال 1369 هجری شمسی

 2. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار علما، طلاب و اقشار مختلف مردم شهر قم به مناسبت سالگرد قیام نوزدهم دی

 3. بیانات مقام معظم رهبری در جمع بسیجیان به مناسبت هفته بسیج سال 1376

 4. بیانات مقام معظم رهبری در خطبه نمازجمعه تهران 26/10/1376

 5. بیانات مقام معظم رهبری در نمازجمعه تهران

برچسب‌ها: شب قدر, شب های قدر, اعمال شب قدر, اعمال مخصوص شب قدر, توصیه های امام خامنه ای برای شب قدر

  • سربازِ گمنام
۳۰۳۷۴   تولید ملی                 همراه اول ۳۰  روز                  ۵۰۰۰ ریال

 ۳۰۳۷۳   پیشرفت                   همراه اول ۳۰  روز                  ۵۰۰۰ ریال

 ۳۰۳۷۲   یاردبستانی               همراه اول ۳۰  روز                  ۵۰۰۰ ریال

 ۳۰۳۷۱   خودسازی جوانان         همراه اول ۳۰  روز                 ۵۰۰۰ ریال

 ۳۰۳۷۰   قرن اسلام                 همراه اول ۳۰  روز                 ۵۰۰۰ ریال

 ۳۰۳۶۹   احتیاج به چند چیز        همراه اول ۳۰  روز                 ۵۰۰۰ ریال

 ۳۰۳۶۸   اقتدار ملی                 همراه اول ۳۰  روز                 ۵۰۰۰ ریال

  • سربازِ گمنام

حضرت علی(ع)، ابوالاسود دئلی را (که از شخصیت های بسیار بزرگ عالم اسلام و جهان تشیع بود و در جنگ «صفین» و «جمل» در رکاب امیرالمؤمنین جهاد کرده بود) در بصره مقام قضاوت داد، و سپس او را عزل کرد. این قاضی (امین و با شخصیت نزد امیرالمؤمنین آمد و) گفت: «چرا مرا عزل کردی، با اینکه نه خیانتی کرده بودم و نه جنایتی؟». علی(ع) در پاسخ فرمود: «(درست است، نه خیانتی کرده ای و نه جنایتی. لکن به هنگام سخن گفتن با مراجعه کنندگان به دادگاه)، من دیدم صدایت از صدای متهم بلندتر می شود (و این گونه برخورد با متهم- حتی در همین حد که صدای قاضی کمی بلند شود- مخالف کرامت انسان است و جلالت اسلام، و توهین به دادگاه است و مقام قضاوت... مستدرک الوسایل، ج 3، ص

  • سربازِ گمنام